معمای عشق ...
.: جـــوزا :.
خنده بر لب می زنم تا کس نداند راز من / ورنه این دنیا که خندیدن نداشت....
http://youhosting.ir

 

 

داس چشمانش علف های هرز وجودم را دانه دانه درو می کرد.

هرچه سعی می کردم خودم را به دست باد بسپارم تا از چنگال داسش رها شوم نشد که نشد.

برق، شوق نگاهش که به مانند ریسمانی محکم بود،

تمام وجودم را مانند قنداقی در بر گرفته بود.

به خودم که آمدم دیدم،

نه می توانم ببینم و بشنوم و نفس بکشم و فرار کنم.

حتی قدرت تکلمم را از دست داده بودم.

با اینکه خودم را با مرگ بی فاصله می دیدم،

ولی بی میل هم نبودم!!!...

 

 

یادم آمد...

 بچه که بودم، پیری این حس را برایم تعریف کرده بود.

گفت هر وقت احساس کردی این حس ها را...

بی گدار بگریز...

که اگر گرفتار شدی دیگر تمام است

و چون من در اوج جوانی پیر می شوی و آواره بیابان.

در تمام این سالها تمرین کردم.

خودم را برای چُنین لحظه ای آماده کردم.

تا راحت بُگریزم...

اما نمی دانم چرا هرچه سعی می کنم نمی شود.

بی اختیار به سویش می روم!!!.

پیر گفته بود اینها همه علایم سرطان است.

سرطان عشق ...

که همچون جذام وجودت را می خورد.

نوع این بیماری نادر...

ولی فراوان است!!!!!!!!!!

اگر به آن دامن زنی

در درونت گر می گیرد و خاکسترت می کند...

 

 

 

و چون من سوار بر باد فنا روانه بیابان.

عجب بیماری، عجیب و وحشتناک و مهلکی...

از آن عجیب تر طعمش از عسل شیرین تر است.

عجب اعجوبه ایست این جناب سرطان!!!

و چه جاذبه ای دارد.

 

راســـــــــــتی آن پیـــــــــــــــــر مجــــــــــــــــــنون بــــــــود!.

 

اگر او مجنون بود پس من کیم؟؟؟!!!.

 

تا به حال ندیده بودم، بیماری چون من...

که از دردی که می کشد و خواهد برد، این چُنین لذت برد.

 

آهــــــــــــــــــــــای تو واقعا کیـــــــــــــــــــــستی؟!

 

ای سرطان که هم مانند جذامی ، هم آتش و همچون داس علف های هرز وجودم را درو می کنی!!!!!!!!

چه هیولای بامزه و دوست داشتنی ای هستی، تــــو!!!

 

ای داس ِ، سرطانی ِ ، جذامی ِ، آتشین!

 

ای عـــــــــــــــشــــــــــــــق!!!.

 

 

 

 

 

11/5/85        

سربندر (هدیه صادقی __ جوزا)

 

 

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

3pide
ساعت13:00---14 اسفند 1390
سلام هدیه جون خوبی؟ببخش چند وقت نبودم نتونستم سر بزنم!

سایتت مبارک پاسخ: مرسی گلم...


.........
ساعت11:21---13 اسفند 1390
سلام وبتون از نظرم هم قشنگه و هم جالب اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن

البته هم مشخصاتم رو واست فرستادم و هم لینکت کردم با همون که میخوای


پاسخ: شرمنده دوست عزیز من که نمی تونم وبتون رو ببینم... آدرس رو درست نزدید...


معين
ساعت16:59---11 اسفند 1390
سلام
خيلي ممنون كه به وبلاگم سر زدين
آهنگي كه ميخواستين رو براتون گذاشتم


فرشيد
ساعت13:25---11 اسفند 1390
سلام
خوبي؟

هديه يك بار ديگه بررسي كن شايد اشتباه ديدي


سوگند
ساعت12:40---11 اسفند 1390
صدام کن
اگه یه روزی چشمات پر از اشک شد و دنبال یه شونه گشتی که گریه کنی
صدام کن
بهت قول نمی دم که ساکتت کنم منم پا به پات گریه می کنم
صدام کن
اگه دنبال مجسمه سکوت می گشی تا سرش داد بزنی
صدام کن
قول میدم ساکت بمونم
صدام کن
اگه دنبال یه همدرد گشتی تا باهات همراهی کنه
صدام کن
من همیشه همراه تو ام
صدام کن
اگه ………..
نه دیگه دنبال بهونه نگرد که صدام کنی
فقط صدام کن
صدام کن



نجمه قاسمی
ساعت0:17---10 اسفند 1390


نجمه قاسمی
ساعت0:16---10 اسفند 1390


سوگند
ساعت1:45---9 اسفند 1390
با توام
ای لنگر تسکین !
ای تکان موجهای دل !
ای آرامش ساحل !
با توام
ای نور !
ای منشور !
ای تمام طیف آفتابی !
ای کبود ارغوانی !
ای بنفشابی !
با توام ای شور !
ای دلشوره ی شیرین !
با توام
ای شادی غمگین !
با توام
ای غم !
ای غم مبهم !
ای ...
نمیدانم !
هر چه هستی باش !
اما کاش ... !
نه جز اینم ارزویی نیست :

هر چه هستی باش !
اما .... باش !


سوگند
ساعت0:31---8 اسفند 1390
سلام هدیه جون من از انتقاد خوشم میاد خوب توی بلاگم خیلی کم پیش میاد کسی بخواد انتقاد کنه ولی در هر صورت نظرت برام باارزش بود
بازم بیا اون طرفا ...


سوگند
ساعت19:28---6 اسفند 1390
سلامی دوباره،ممنون دوست گلم بابت انتقادت و عذر بابت اینکه سر تیتر نمیزارم،من کلا" هیچکدوم از نوشته هام سرتیتر نداره چون از سر تیتر خوشم نمیاد دوست دارم مخاطب باخوندن متن خودش مطلب رو بگیره،به نظرم این جذابتر ولی بازم شرمنده که دوستت نتونست بیاد بخونه

سوگند
ساعت2:43---6 اسفند 1390
سلام هدیه جون فقط همون یه بار اومدی توو بلاگم؟؟
من بازم منتظرتماااااا...


بــــــــــــــــاران
ساعت10:34---4 اسفند 1390
سلام هدیه جون.
مر30 از اینکه تشریف آوردی.
آپــــــــــــــــــــــــــ ـم.بازم بــــدو بیــــــــــــــــا


دخترك
ساعت19:59---3 اسفند 1390
سلام! پيشم نمياي ديگه؟؟
من ولنتاين از دوتا دوست اس ام اس گرفتم. اونا هم مثل تو معتقدن عشق فقط مال دختر و پسر نيست بلكه مال همه ست. از دوستامون گرفته تا خانواده.


بــــــــــاران
ساعت0:46---29 بهمن 1390
سلام عزیزم[بوسه]
با افتخار دعوتی[گل]
یاعلی[بدرود]


farzane
ساعت0:20---28 بهمن 1390
گاهی برای محبت کردن،

لازم نیست “چیزی بدهی”….

کافی است

” گوش بدهی”…

من خیلی میام وبت ولی تو..[ناراحت]


samira71
ساعت19:25---25 بهمن 1390

my eyes sEe U.
mY haNd need U
mY lips Kiiss U
my MiND CAll U
mY jan fadaye U
mY heaRt por Az yade U
HAPPY VALENTINE


farzane
ساعت17:15---25 بهمن 1390
سلام عزیزم.
ممنونم که اومدی.راستی منم باهات موافقم که امروز روز عشق از هر نوعیه!
ولنتاینت مبارک.


محمد فتحي
ساعت14:21---25 بهمن 1390
سلام ، ..







بسيار زيبا فرموديد كه امروز روز عشق همه عاشقاست ..







به درستي كه چنين است ، راستي چه هديه زيبايي گرفتي !







موفق باشي دوست من ..
پاسخ: مرسی شما چی هدیه گرفتی؟


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: